این نیز بگذرد... | ||
پایین رو بپا
سلام به همه ی دوستای خوبم ! ممنون که به وبم سر زدید و نظر یادتون نره لطفا......................
واسه یه مدتی بسه دیگه خسته شدم از همه چی................. اس ام اس های بوسه تنهايى يعنى تكرارمنظم من بى تو!تنهايى يعنى من درانتظارتو وتوچشم به راه ديگرى!تنهايى يعنى من دلم گرفته وتو درخوشى خودسيرميكنى!تنهايى يعنى دستهاى من خالى وتودستانت پرازگرماى عشق جديد!تنهايى يعنى من پرازبغضم وتو شادوسرمست!تنهايى يعنى نگاه من خيره برراه وتو خيره به چشمان عشق خود!تنهايى يعنى من دلم شكسته وتو بيخيال دنيا!تنهايى يعنى اين يعنى من حالا تواوج حسرتم تواوج ندامت كه حالا كه بيشترازهر زمانى بهت نياز دارم اما حيف تو نيستى!بعضى وقتها يك اشتباه ريز يك دنياروازت ميگيره.دلم تنگه واسه دنيام!دنيايى كه روزم باهاش شب شد وشبم باهاش روزاما حيف قدرشو ندونستم ديگه كسى واسه من دنيانشد!اين روزا حسابى عوض شدم يك آدم آرومه آرومه آروم .ازهمه دورشدم خواستم معنيه تنهايى روبيشتر درك كنم و درك كردم.دلم تنگه خيلى تنگ!دلم تنگه واس روزايى كه واسه هم ميمرديم.دلم تنگه واسه روزايى كه عاشقتم ازته قلبم بود نه سرسرى وبى هدف!دلم تنگه واس اون قهركردنادعواها نازكردنا نازكشيدن ها گريه ها خنديدنا وا ا ا ا اى همش خاطره شد!!!بزرگترين خطاى زندگيم اين بودكه ندونسته رفتم وغلط كردم كه رفتم ولى خب امان از بچگى خواستم رفتنموجبران كنم گفتم شايد ديرنيست برگشتم ولى...ديربود آخه ديگه اون خودش رفته بود!نميدونستم بايد چيكارميكردم نميدونستم بايدخوشحال مى شدم يا ناراحت ولى من اصلاخوشحال نشدم يك بغضى تو گلوم نشسته بودكه ناگفته نماندتركيد!سخته واس كسى آرزوى موفقيت وخوشبختى باكس ديگه روبكنى ولى تقصيرازمن بودبايدبه سرنوشت راضى ميشدم و سكوت ميكردم و سكوت كردم آرزوى بهترين هاروكردم ولى نه ازته دل...آخه يجورايى دلم پيشش گيره ولى كارى ازم برنميادنميدونم الان ميفهميدحسمو درك ميكنيدباچه حالى دارم مينويسم!ياداون روزابخيرتصميم گرفتم به حرمت عشق پاكمون و واس تنبيه كردن خودم وجبران خطام واسه هميشه تنهابمونم. کسی چه می داند که امروز چندبار فرو ریختم از دیدن کسی که تنها لباسش ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() [ چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392برچسب:عاشقی نظر بذار, ] [ 20:8 ] [ farzane ]
نگم دق میکنممیگم هیس هیچی نگو .
دلم میگه نمیشه . نگم دق میکنم
میگم هر حرفی رو که نباید به زبون بیاری
میگه این یکیو نمیتونم نگم
میگم باشه بابا بگو !
من و دلم با هم میگیم
" دلم برات تنگ شده بود "
می دونی چیه قبل از این که مثل همه بیام بگم سلام من خوبم هوا برفی و مردمم خسته از زندگی روزانه و دربه در دنبال یه لقمه نون می خوام بگم چقدر خوب میشه آدما تا همو می بینن نگند سلام.
تیک تیک ثانیه ها در گوش دقایق می خوانند و...
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
امیدوارم که از وبلاگ من خوشت بیاد بعداز خوندن عنوان هر مطلب برو ادامه مطلب بعدشم حتما نظر بده منتظرما
پارسال زیر باران، با او راه می رفتم ... تنهات نذاره ... تلافی من .... میرم تا به اون برسی ... سره راهت نباشم ... راستی ... قد من دوست داره ...؟ [ پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:اگه زیر بارون عاشق شدی نظر بذار, ] [ 19:26 ] [ farzane ]
یادت باشه
یادت باشه
یادت باشه عزیزم،دوست دارم همیشه
تو گفتی با نور عشق،زندگی زیبا میشه
یادت باشه دلم رو به دست تو سپردم
این عشق اسمونی رو هرگز ازیاد نبردم
یادت باشه که عشقم ازروی بچه گی نیست
دوست دارم می دونی ازروی سادگیم نیست
یادت باشه که گاهی فکر شقایق باشی
برای من که عاشقم یه یار عاشق باشی
یادت باشه همیشه کنار من بمونی
کنار تو خوشبختم دلم می خواد بدونی
یادت باشه که می خوام برای تو بمونم
تا همیشه تا ابد ازتو بگم وازتوبخونم
یادت باشه که باتوهمیشه صادقم من
اگه برات می میرم بدون که عاشقم من
یادت باشه دلم رو هرگز به بازی نگیری
دست منو که عاشقم به گرمی عشق بگیری
یادت نره که گفتم دوست دارم عزیزم
بهار عاشقیمونو به زیر پات می ریزم
اجازه هست ، عشقم
اجازه هست که عشقتو،توکوچه هادادبزنم؟
هه............
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم.
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم
ریتم نفس گیر این موسیقی ...
در جایی که نمی دانم کجاست !
و در روزی که یادم نیست !
برای من خاطـــــره ای نواخته است ...
یکشنبه بود ؛
یا دوشنبه ؛
یا سه شنبه ؛
یا شنبــــــه ای که پیشوندش را
در لا به لای تقویم " نا " گرفته ی
خاطراتم گم کرده ام ...
شاید روزی بود شبیه امروز
یا فـــــــــــــردا ...
دیگر چه فرقی می کند !!!
که کـــــی....؟!
و کجــــــا.....؟!
وقتی هنوز قلب از طپش افتاده ام
با ضرب آهنگش به لرزه می افتـــــــــد ....
Age delet gerefteh Hamed Yazdani Taraneh:Hamed Yazdani Tanzim:Omid Ahmadi master:Arinhash linke dl http://s2.picofile.com/file/7622416876/hamed_yazdani_age_delet_gerefte_tanzim_omid_ahmadi.mp3.html
من از خدا خواستم ... من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بزداید من از خدا خواستم که بدنم را کامل سازد خدا گفت : نه خدا گفت : نه من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد من از خدا خواستم تا از درد ها خدا گفت : نه درد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد من از خدا خواستم تا روحم را رشد دهد خدا گفت : نه تو خودت باید رشد کنی ولی من تو را می پیرایم تا میوه دهی من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیاید خدا گفت : نه من به تو زندگی می بخشم تا تو از همۀ آن چیزها لذت ببری من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران را همان طور که او دوست دارد ، دوست داشته باشم خدا گفت : ... سرانجام مطلب را گرفتی باشد که خداوند تو را برکت دهد... برای دنیا تو ممکن است فقط یک نفر باشی ولی برای یک نفر، تو ممکن است به اندازۀ دنیا ارزش داشته باشی داوری نکن تا داوری نشوی .آنچه را رخ می دهد درک کن و برکت خواهی یافت .
به روزها دل مبند
روزها به فصل که میرسند
رنگ عوض میکنند
با شب بمان ،
شب گرچه تاریک است ،
لیکن همیشه یک رنگ است ...
زمونه عوض شده
دل این آدما واسم قفس شده
ازآسمون این دل
داره بارون می باره
بارون واسه تنهایام
بارون واسه دلتنگیام
ای خدااااااااااااااااای مهربون
خسته ام ازاین آدما
آدمای هفت رنگ
خوبی کنی بد میبینی
این همه بدیو نامهربونی
شده غبار دل شکستم
ببار ای آسمون دلم
سیل ببار و سیل ببار
بشوروبرهان غم را زدلم
میخوام که تنها دورازاین آدما
فقط واسه خدا باشم
من هستم و تنهایی ، تنهایی هست و یک دفتر خالی.
دفتری پر از برگهای سفید ، دلی پر از غم و نا امید.
دلی پر از حرفهای ناگفته ، تا سحر چند ساعتی مانده.
نور مهتاب بر روی دفتر خالی ، قلبم سرشار از غم و دلتنگی.
چند لحظه می اندیشم که چه بنویسم ، حرفی ندارم برای گفتن پس از یک عشق خیالی مینویسم.
تازه از تنهایی رها شده ام ، با قلم و کاغذ رفیق شده ام.
شاید آنها بتوانند مرا از تنهایی رها کنند ، حرف دلم را بخوانند و آرامم کنند.
تا چشم بر روی هم گذاشتم سحر آمد ، نگاهی به دفتر کردم و جانم به لب آمد.
دفترم پر شده بود ، دلم از درد ها خالی شده بود ، قلمم دیگر جوهری نداشت ، قلبم دیگر دردی نداشت
از آن لحظه به تنهایی عادت کردم ، با دفترم رفاقت کردم ، هر زمان که دلم پر از درد بود ، با دلم ، درد دل کردم .
ای دل هیچگاه نا امید نباش ، در لب پرتگاه نا امیدی نیز به پرواز امید داشته باش.
ای دل هیچگاه خسته نباش ، مثل یک گل بهار ،همیشه شاد باش . و اینک شاعری پرآوازه ام ، از غم رها شده ام ، و عاشقی شیدایی ام. هر شب برای او مینویسم و سحر که فرا میرسد اینبار با دلی عاشقتر برایش عاشقانه هایم را میخوانم.
هفت آسمون قلبم
به عشق تو ستاره بارون میشه
به یاد تو گلبارون میشه
دنیای من به عشق بودن تو
رنگ و بوی بهشت به خودش میگیره
واسه عشق تو خودمو لایق می دونم
آره عاشقت شدم
عاشق اون صداقتت
درقفس تنها مانده ام
تو را آرزو نخواهم کرد، هیچ وقت؛ تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که؛
خودت بیایی، با دل خود نه با آرزوی من ...!
![]() |
|
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |